
گروه فرهنگ و هنر – داستان با تماس سرکار خانم بهناز صالحی؛ مدیر مسوول و سردبیر نشریهی خوانش شروع میشود.
این بانوی شاعر، با تماس تلفنی دیگر دوستان شاعرش را دعوت میکند تا ساعت ۷و ۳۰ دقیقهی روز سهشنبهی گذشته به کافیشاپ ریتون در خیابان بهمنیار بیایند و دسته جمعی میزبان عباس صفاری باشند. صفاری که دو سه روزی را در کرمان مسافر است؛ خواسته با شاعران کرمان و شعر آنها آشنا شود.
عباس صفاری، شاعر، مترجم و محقق، متولد ۱۳۳۰، شهر یزد است. این شاعر سالهاست که همراه همسر و دو دخترش در خارج از کشور زندگی میکند و از همینروی از شاعران مهاجر شعر امروز ایران محسوب میشود. با این وجود آثارش همواره در ایران چاپ شده، مورد توجه و نقد و بررسی قرار گرفته و مخاطبانی دارد.
از جمله کارهای مهم او میتوان به مجموعه شعرهای “دوربین قدیمی” ، “کبریت خیس” ، “کلاغنامه” و چندین ترجمه مانند “ماه و تنهایی عاشقان” و “آمادئو مودیلیانی” به روایت آنا آخماتووا اشاره کرد. گفتنی است صفاری یک مجموعه شعر با عنوان ” دوربین قدیمی و اشعار دیگر ” در تهران منتشر میکند که همان سال جایزه شعر امروز ایران (کارنامه) به آن تعلق میگیرد.
انتشارات مروارید :دفتر ” کبریت خیس ” که هم اکنون چاپ هفتم آن وارد بازار شده، یکی از همین دفاتر است.
شعرهای عباس صفاری تا کنون به چندین زبان مختلف از جمله انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیائی، عربی و کردی ترجمه شده است.
به دعوت خانم صالحی، خیلیها پاسخ گفتهاند و به آن جمع آمدهاند:
مهدی صمدانی، مجید رفعتی، فرینوش عسکری، اسما لوءلوءیی، رضا شمسی، مرجان افشاریراد، رضا ناصری، کیمیا سعیدی، آسیه ندری، شهین خسروینژاد، علی نفیسی در کنار هم جمع آمدهاند تا شعر بخوانند و شعر بشنوند و با عباس صفاری گفت و گو کنند.
نگارندهی این سطور که خود در آن جلسه حضور داشت، خالی از لطف ندید تا خلاصهای از گفتههای عباس صفاری را با مخاطبان استقامت به اشتراک بگذارد.
شاعر “دوربین قدیمی” با اشاره به مجموعه شعرهایی که از شاعران حاضر در آن جمع شنیده بود گفت: «شعرهایی که شنیدم هیچکدام، آثاری خام نبود و همهشان حکایت از تجربههای بالای شاعرش داشت.
او افزود: «گمان نمیکردم شعر در کرمان تا این اندازه جاری و ساری و در این حد از قوام و پختگی باشد.»
این شاعر با تجربه صراحتا گفت: «شعر کرمان از حد تصورم فراتر بود.»
در آن جلسه به مناسبت چندین دهه تجربهی مهاجرت از صفاری دربارهی وضعیت ادبیات فارسی در اروپا و آمریکا سوال شد و وی گفت:
«روند ادبیات فارسی در مهاجرت از نظر چاپ و توزیع کتاب در طول سالهای پس از انقلاب، سیری نزولی داشته و فعلا وضعیت به شکلی است که کمتر ناشری حاضر است که اقدام به چاپ کتاب نماید.»
او گفت: «تا چند سال قبل احتمال چاپ مجموعه شعر یا داستان در حد تیراژ ۱۰۰۰ یا ۱۵۰۰ نسخه بود اما در سالهای اخیر شرایط به گونهای رقم خورده که اگر هم مولفی اثری داشته باشد در تعداد نسخ معدود و به صورت پلی کپی بین علاقهمندان و دوستان توزیع میکند و یا از فضای مجازی کمک میگیرد.»
نگارنده از صفاری پرسید: « چرا دوستانی مثل شما به ترجمهی آثار مهم ادبیات فارسی اقدام نمیکنید؟»
مترجم “ماه و تنهایی عاشقان” قبل از پاسخ به سوال او به تفاوت بازار کتاب در اروپا و آمریکا اشاره کرد و گفت: «هر کدام از این دو حوزهی جغرافیایی و فرهنگی برخورد خاص خود با ادبیات را دارد.» و افزود: «حتی ایالتهای مختلف در آمریکا به لحاظ شرایط فرهنگی با هم تفاوتهای اساسی دارند.»
صفاری ادامه داد: «در آمریکا پسند و سلیقهی بازار، مهمترین عنصر تعیین کننده است و بازار کتاب در آمریکا تا حد زیادی از مد تبعیت میکند.» و افزود: « بازار کتاب فعلی در آمریکا آثار نویسندگان هندی را میپسندد.»
وی اظهار داشت: «البته امیدوارانه معتقدم که روزی ادبیات معاصر ایران هم بتواند از طریق شناساندن خود به جهان بازار را در دست بگیرد.»
او در توضیح حرف خود بیان داشت:« البته تیراژ یک کتاب پر فروش در آمریکا در حد چندین میلیون است و تیراژهای هزارتایی و حتی چند هزارتایی به عنوان یک کتاب پرفروش شناخته نمیشود.»